سلاااااااام اول سلام به دوستای وبلاگیمون.بابت تاخیر ببخشید دوستان.مرسی که به یادمون بودین و به ما سر میزدین دوستون داریم هوارتااااااا دوم سلام به دخترم.خوبی مامان.بالاخره برگشتیم تهران.الان هم داری بغل مامان شیر میخوری و وول میخوری منم همراه با شیر دادن تو صبحانه میخورم. این روزا حسابی سرم شلوغه .بعضی از روزها ارومی بعضی از روزها هم نا ارومی و همش باید کنارت باشم بغلت کنم.دیروز از صبح که بیدار شدی تا شب فقط کنار شما بودم اصلا نتونستم به کارای خونه برسم. روزها میخوابی و شبها خواب خرگوشی میری.شبها روی تخت خودمون بین من و باباجون میخوابی. واکسن دو ماهگیتو همرا با عزیزجون و آقاجون رفتیم زدیم.خیلی گریه کردی و نزدیکهای غروب تب کردی ...